آنیسا خانومآنیسا خانوم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

واسه نی نیمون که هنوز خیلیییییی کوچیکه....

عکس دوماهگیه عروسکم

الان نزدیکه ده روزه که وقتی باهات حرف میزنیم توام میخوای حرف بزنی ویه صداهایی ام در میاری،الان دیگه باید یه نفربیکارباشه فقط بشینه باشماحرف بزنه.روز بروز داری باهوش تروبامزه تر میشی ،گوگولیه خوردنی الهی فدات بشم. ...
20 مهر 1393

واکسن دوماهگی

سلام عزیزدلم الان که اینا رو مینویسم تو تازه بعد از ساعتها گریه کردن خوابت برده.امروز منو بابایی بردیمت بهداشت واسه واکسن دوماهگیت.   اول قد و وزنت رو گرفت که 5200وزنت بود و 57 قدت،دکتر گفت رشدت خیلی خوبه خدا روشکر. ماشاءالله  بعدم بردمت اتاق واکسیناسیون واول قطره فلج اطفال رو بهت داد،بعدش نوبت واکسن شد من که نتونستم تحمل کنم ببینم تو پاهای کوچولوت سوزن فرو کنن رفتم عقب وبابایی پاهاتو گرفت،وقتی واکسنت زد انقد جیغ زدیو گریه کردی که داشتم سکته میکردم الهی بمیرم قربون اشکات برم که واسه اولین بار از چشمات میومد.       ...
16 مهر 1393

دخترم یک ماهه شد

خداروشکر عزیز دلم یک ماهه شد،دخترنازم الان 31روزته،یک ماهه که خدا توروبه ماهدیه داده.       ...
17 شهريور 1393

پرنسسم

موهای خوشگلتوشونه کردموتاج زدم ،الهی فدای اون موهات بشممممم ...
5 شهريور 1393

آنیسا بابایی

دختر قشنگم امروز اومدم در مورد بابایی بهت بگم،که بدونی بابایی چقددوستت داره دیوونه وار وعاشقته.   دخترم بابایی خیلی مهربونه این مدتی که توی دلم بودی واین چندروزیکه بدنیا اومدی خیلی زحمتتوکشیده هرکاری کرده که تو بتونی توبهترینوراحت ترین شرایط باشی،یادت باشه همیشه قدرشو بدونی.   عزیزم با اومدنت رنگ زندگیمونو خیلی عوض کردی منو بابایی خیلی احساس خوشبختی میکنیم.   عاشقتیم دخترم       ...
25 مرداد 1393

اتفاقای مهم اولین جمعه

آنیسا جونم فدات بشم امروز دایی واسه اولین بار ناخوناتو گرفت،پول گذاشت کف دستت گرفتنشون. ظهرم مامانی بردت حموم،انقد حمومو دوس داری که جیکم نمیزنی جیگرم.   یه اتفاق جالب دیگه هم اینکه امروز ساعت هفت ونیم عصر نافت افتاد.قربون اون نافت برم.   خلاصه اینکه اموز کلی اتفاق جالب واست افتاده دختر گلم.     ...
24 مرداد 1393