آنیسا خانومآنیسا خانوم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه سن داره

واسه نی نیمون که هنوز خیلیییییی کوچیکه....

آنیسا بابایی

دختر قشنگم امروز اومدم در مورد بابایی بهت بگم،که بدونی بابایی چقددوستت داره دیوونه وار وعاشقته.   دخترم بابایی خیلی مهربونه این مدتی که توی دلم بودی واین چندروزیکه بدنیا اومدی خیلی زحمتتوکشیده هرکاری کرده که تو بتونی توبهترینوراحت ترین شرایط باشی،یادت باشه همیشه قدرشو بدونی.   عزیزم با اومدنت رنگ زندگیمونو خیلی عوض کردی منو بابایی خیلی احساس خوشبختی میکنیم.   عاشقتیم دخترم       ...
25 مرداد 1393

اتفاقای مهم اولین جمعه

آنیسا جونم فدات بشم امروز دایی واسه اولین بار ناخوناتو گرفت،پول گذاشت کف دستت گرفتنشون. ظهرم مامانی بردت حموم،انقد حمومو دوس داری که جیکم نمیزنی جیگرم.   یه اتفاق جالب دیگه هم اینکه امروز ساعت هفت ونیم عصر نافت افتاد.قربون اون نافت برم.   خلاصه اینکه اموز کلی اتفاق جالب واست افتاده دختر گلم.     ...
24 مرداد 1393

تولدت مبارک دخترم

سلااااام من اومدم بازم دیر اومدم ولی باخبرای خوب     آنیسا خانوم ما 16 مرداد ساعت 10ونیم صبح با وزن 2660وقد 52بدنیا اومد.   اما اومدنش همه روغافلگیر کرد،من 15 مرداد رفتم دکتر و واسه 21مرداد نوبت سزارین گرفتم،اما دختر خانوم ما عجله داشت ووفرداصبحش دنیا اومد،سزارین اورژانسی شدم،چون کیسه آبم پاره شد.   خدارو شکردخترم سالمه وتاحالا زردی نگرفته،البته امروز 8 روزشه.   ماشالا خیلی دختر آرومیه،وهنوز اذیتم نکرده،ایشالا همیشه اینجوری باشه. خیلی خوشحالم خدایا ازت ممنونم واسه فرشته کوچولویی که بهمون هدیه دادی،خیلی دوستت دارم دخترم.     ...
23 مرداد 1393

بدون عنوان

سلام سلام من اومدم باکلی تاخیر این مدت نت نداشتم   . امروز 13 مرداده،روزای آخره که من منتظر اومدنت هستم ،این روزاخیلی سخت میگذره دلم میخواد زودتر بیای توبغلم،کاش اینروزا هم تموم بشه   . پس فردا قراره دکتر تاریخ سزارین بهم بده،ای خدا ایشالا تاریخو بده تاخیالم راحت بشه وبرنامه ریزی کنم واسه کارام.   آنیسای خوشگلم منوبابایی خیلی دوستت داریم وبیصبرانه منتظرتیم.
13 مرداد 1393

بدون عنوان

سلام پرنسسم   میدونم مامان تنبلی ام ودیر به دیر میام.ولی بهم حق بده خیلی کار دارم.   خیلی این روزا همه چی قاطی پاتی شده.   تواین مدت که تو اومدی تو دلم نمیدونم چرا همه چی انقد شولوغ پلوغ شد،اسباب کشی خودم و مامان بزرگت وحالا هم مامانی اسباب کشی داره.   اما خوشحالم که هم دارن میرن تو خونه خودشون هم اینکه به ما نزدیک میشن.خدا روشکر   الان دیگه 7 ماه تموم شده منو بابایی ازچنتا اسم خوشمون اومده حالا ببینم از بین اینا کدوم میشه اسم پرنسسم.   آنیسا،آرشیدا،روشا،تانیا   ولی فکر کنم آنیسا بشه،چون معنیش یعنی ثمره ی عشق،مانند عشق،دختر مبارز و خاطره .   بابایی ازی...
29 خرداد 1393

نفس مامان

تو این مدت خودمم نتونستم زیاد باهات ارتباط برقرار کنم دلم واست خیلی تنگ شده عزیزدلم.   این روزا شیطونیات زیادترم شده وخیلی وول میخوری بعضی وقتا حتی از رولباسمم پیداس داری لگد میزنی.قربونت برم   نمیدوم چه اسمی واست بذارم خیلی سخته انتخاب اسم.دلم میخواد یه اسم خوشگل باشه که کسی نتونه ایراد بگیره هم اینکه خودتم آینده دوسش داشته باشی.   حالا یکم کارام سبکتر بشه فقط به موضوع اسمت فکر میکنم.   آخه دیروزم اسباب کشی کردیمو رفتیم توخونه ی خودمون،تا وسیله هامو چیده بشه وکارام جمع و جوربشه.   ایشالا تو دیگه توخونه ی خودت بدنیا میای ...
10 ارديبهشت 1393

غربالگری

سلام سلام خیلی وقته نیمدم ولی با خبرای خوب اومدم.بلاخره آزو سونوی غربالگری رو دادم هر دو مرحلشو وهمه چیز خوب بود خدا روشکررررر دکتر واسه قبل عید واسم سونوی سه بعدی نوشته و تو این سونو جنسیت نینی مشخص میشه خیلی دوس دارم زودتر بدونم دخملی یا پسمل فعلا که همه واسم تشخیص دادن پسمل هرچی که خدا بخواد ایشالا فقط سلامت باشییییییییی راستی اینم یه عکس سونوی دیگه که تو هفته 13 ازت دارم خیلی دوسش دارم   ...
10 ارديبهشت 1393

....

سلام پرنسسم... خیلی وقته نشده بیام چیزی ازت بنویسم،آخه این مدت خیلی همه چیز قاطی شده بود.اولش فوت پدری که ناگهانی بود 25 فروردین پدری سکته کرد وشبش تو بیمارستان تموم کرد. خیلی هممون شوکه شدیم خیلی غم انگیز بود نمیدونم چجوری بگم.دلم واقعا سوخت آخه اون عاشقت بود دیوونه وار تورودوس داشت با اینکه هنوز ندیده بودت همش ازت حرف میزد. اولین باری که فهمید تو دلمی اولین کسی بود که بوست کردوبهت سلام کرد وباهات حرف زد،حتی از بابایی بیشتر ذوق میکرد.روزی ام که فهمید دختری انقدر خوشحال شد که بقول خودش قلبش داشت وایمیساد،آخه خیلی بچه دوس مخصوصا دختر دوست بود.ولی قسمت نشد توروببینه... امیدوارم روحش شاد باشه... ضربه ی سنگینی واسه هممون بود مخص...
10 ارديبهشت 1393